مرحوم قاضی میفرمودند: انسان باید به خدا پناه ببرد و خداوند خیلی کمککننده و خیر المعین و پسندیده و اختیار کننده است؛ اما دستورالعمل این سه ماه:
1. علیکم بالفرائض فی أحسن أوقاتها! دستورالعمل آن است که نمازهای واجب را در بهترین اوقات خودش انجام دهید همراه نوافل آن! (که مجموعاً پنجاه و یک رکعت میشود، اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت) و اگر شواغل دنیا شما را منع کردند، صلاه أوابین را که همان نماز ظهر است، ترک نکنید، چون خیلی اهمّیّت دارد! خصوص نماز ظهر خیلی اهمیت دارد و آن به واسطه وقت آن و خصوصیت و موقعیت آن در بین اوقات دیگر است! و «صلاه وسطی» را که در قرآن آمده، تفسیر به نماز ظهر کردهاند، و «صلاه اوابین» یعنی آنها که خیلی توجه به پروردگار دارند، یعنی رجوعکنندگان به خدا؛ زیرا رجوعکنندگان به خدا به آن تمسک میکنند.
2. نوافل شب را هیچ چارهای نیست، مگر آنکه آنها را به جا آورید، نه خیال کنید نماز شب ساقط است و آن سد سکندری است که هیچ شکسته نمیشود! عجب از کسانی که قصد دارند، دنبال کنند مرتبهای از کمال را در حالیکه شبها قیام نمیکنند؛ ما نشنیدهایم کسی به مرتبهای از کمال برسد، مگر به قیام شب و نماز شب.
3. علیکم بقرئه القرآن! بر شما باد به قرائت قرآن کریم با صوت حزین و باآهنگ و غنا! یعنی با صدای خوش بخوان که تو را تکان دهد و در روایات داریم که قرآن را با تغنّی بخوانید. امام زینالعابدین تغنّی به قرآن میکردند، این تغنی در قرآن برای انسان بسیار مفید است. به طور کلی غنای صوتی حرام است و این اصلاً در تحت غنای حرام نیست؛ زیرا غنای حرام آن است که انسان را به سوی لهو و لعب بکشاند.
4. بر شما باد به أوراد معتاده که معروف است و هر کدام از شما که ورد خاصی دارد که باید بجا آورد؛ و سجده یونسیه را از پانصد تا هزار بهجا آورید؛ یعنی تا هزار هم میتوان بهجا آورد، بسیار هم خوب است.
5. بر تو باد زیارت مشهد أعظم در هر روز! (که منظور از مشهد أعظم أمیرالمؤمنین(ع) است، چون مرحوم قاضی در نجف بودهاند) و زیارت مساجد معظمه! (که منظور کوفه و سهله است) و در بقیه مساجد عبادت خود را بهجا آورید! چون مؤمن در مسجد مثل ماهی است در آب؛ همانطوری که حیات ماهی به آب است، حیات مؤمن هم در مسجد است؛ ماهی را از آب بیرون اندازند، میمیرد.
6. بعد از نمازهای واجب تسبیح حضرت صدیقه طاهره(س) را ترک نکنید! زیرا که آن ذکر کبیره شمرده شده و لااقل بعد از هر نماز یکبار بگویید و اگر توانستید دو یا سه بار بگویید بهتر است.
7. از لوازم مهم، دعا برای فرج حضرت حجت بقیه الله الأعظم است در قنوت نماز وتر، و از آن گذشته در هر روز، و در جمیع دعاها برای حضرت دعا کنید.
8. زیارت جامعه را روزهای جمعه بهجای آورید! مقصود، زیارت جامعه معروف است: زیارت جامعه کبیره.
9. قرآن که میخوانید، در این سه ماه از یک جزء کمتر نباشد، در هر روز یک جزء.
10. زیارت و دیدار برادران خود را زیاد کنید! (مقصود رفقای طریق هستند) خیلی آنها را زیارت کنید و ببینید؛ زیرا اینها هستند برادران طریقی شما که در طریق و عقبات نفس و تنگنا ها که انسان گیر میکند، کمک انسان میکنند و نجات میدهند.
11. زیارت قبور کنید نه هر روز بلکه کمکم و گاهگاهی، (هفتهای یک مرتبه خوب است) و در روز زیارت کنید نه در شب.
ما را چه کار با دنیا؟! ما را چه کار با اسم دنیا؟! این دنیا ما را گول زد و فریفت و ما را به پستی و ذلت گرایید، مقام ما را پائین آورد و پست کرد، دنیا مال ما نیست، دنیا را ول کنید و بسپارید به دست آنها که دنبال آن هستند و به کسانی که اهل دنیا هستند بدهید.
بهبه! خوشا به حال کسانی و آن مردانی که بدنهای آنها در این عالم خاک است و قلوب آنها در عالم لاهوت است و [در] عالم عز و جلال پروردگار است! این افراد هستند که از جهت عدد اقل هستند و خیلی عددشان کم است، امّا قوتشان و جانشان و روحشان خیلی زیاد است، از جهت عددشان کم، ولی از جهت مددیت و اصالت، اکثریت عالم هستند. من میگویم آنچه را شما میشنوید و استغفار میکنم برای پروردگار.
مرحوم علامه طهرانی در پایان این سخنان و در توضیحاتی تکمیلی آوردهاند که: این دستوراتی است که مرحوم قاضی به شاگردان خود داده است و رفقا این دستورات را در این سه ماه انجام میدهند. البته این اعمال را در حد امکان انجام دهید، هر کسی که نمیتواند هر روز را روزه بگیرد حتیالإمکان پنج روز از رجب و ده روز از شعبان را بگیرد؛ خلاصه به حسب ملاحظه مزاج و قوه و حال و استعداد بگیرد.
و ذکر یونسیه که فرمود پانصد تا هزار، برای شاگردان مرحوم قاضی بوده که باید هر روز میگفتند، (مرحوم آقا سیدجمال الدین گلپایگانی روزی سه هزار بار میگفتند و البته چند ساعت طول میکشیده) علی حد القدره و الإستطاعه و قرائت قرآن در شب علی حد القدره؛ اگر میتوانی نخواب و اگر کسی نمیتواند همه شب را نخوابد «علَی صَبٍّ» باشد؛ صبّ یعنی جگرسوخته، بیدارخوابی کند، شب زود بخوابد و سعی کند بیدارخواب کند، طوری که بدن استراحت خود را بگیرد.
خود مرحوم قاضی اول شب میخوابیدند، بعد نماز میخواندند و بعد میخوابیدند و باز نماز میخواندند، همین طور تا دو ساعت به اذان که دیگر نمیخوابیدند؛ مرحوم آخوند سه ساعت به اذان صبح بیدار بودند؛ اگر نافله شب را بهجا نیاورید، فائده ندارد و عرفان معنی ندارد؛ عرفان به عمل است نه به گفتن!