سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی بی نصرت حیدری

درباره چرایی نماز خواندن باید گفت ما وقتی نماز می خوانیم با کسی حرف می زنیم که بسیار بزرگ و با عظمت است طوری که بزرگی و عظمت او را نمی توانیم توصیف کنیم یا کسی را با او مقایسه کنیم و بگوییم بزرگی و مقامش مانند فلان شخص است راستی وقتی خیلی سال‌ها پیش به دبستان می رفتم مدیر مدرسه برای من شخصیت بسیار بزرگی بود و احساس می کردم که کسی مانند او دارای این میزان شخصیت و احترام نسبت و روزی که من به اتفاق مادرم برای کاری به او مراجعه و پیش او رفتم و او با من به صحبت نشست و در خود احساس غرور و شخصیت می کردم و به خود می بالیدم که با چنین فرد بزرگی هم صحبت شده ام تا چند روز و هفته های بعد این موضوع رابا بچه ها در میان می گذاشتم و به خود می بالیدم زیرا با صحبت کردن با او احساس خوبی به من دست داده بود و احساس می کردیم که من هم فرد بزرگ و با شخصیتی شده ام که توانسته ام با او هم کلام شوم.

در نماز ما با کسی صحبت می کنیم که از همه بزرگ تر و دانا تر و مهربانتر است طوری که هیچکس به دانایی توانا یی مهربانی وبزرگی او نمی رسد . اگر ما وقتی که می خواهیم نماز بخوانیم به یاد بزرگی و توانایی و مهربانی و قدرت خداوند بیفتیم و این نکات را برای خود یاد آوری کنیم از اینکه با او هم کلام می شویم در خود احساس بزرگی می کنیم و وقتی این ارتباط و صحبت را هر روز تکرار می کنیم و با توجه به او نیایش می کنیم بین ما و خدا انس و الفت و دوستی ایجاد می شود که این دوستی در تمام مراحل زندگی به درد ما می خورد چرا که خدا همه جا هست همیشه صدای مرا می شنود و همیشه درد مرا خوب می فهمد همیشه نسبت به من از همه حتی مادرم مهربان تر است حتی محبتی که مادرم به من داردرا خدا به او داده تا با من مهربان باشد و من در دنیا احساس تنهایی نکنم و با محبت او رشد پیدا کنم و عقل و شعور م به مرحله بالا تری برسد که بتوانم فکر کنم و بفهمم که همه این صحبت ها و محبت ها ی دیگری که به من می رسد ذره ای از محبت بی انتهای خداوند است زیرا اوست که همه ما را آفریده و محبت را در قلب های ما قرار داده بخاطر همین محبت ها و نعمت هایی که خدای بزرگ و مهربان به من داده است هر روز نمازم را با نام او او و با تشکر ا زاو شروع کنم و می گویم {بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین} من از دیگران محبت و کمک می بینم همه و همه بخاطر توست پس اگر من از آنها تشکری می کنم در واقع این تشکر به تو بر می گردد چرا که تو این نیرو را در بدن آنها قرار دادی که با دستهانشان به کمک من بیایند و با فکر شان مشکلات را حل کنند .

{لرحمن الرحیم} تو به ما نعمت هایی بخشیدی و این نعمت ها را برای همه پاشیدی در این دنیا که هستیم همه را مشمول نعمت های بی پایانت کردی گفتی از این نعمت ها طوری استفاده کنیم که از بین نروند بلکه بیشتر شوند و به وسیله پیامبرانت راهها یی را که باعث زوال و از بین رفتن نعمت وظهور قهر تو می شد را برایمان گفتند و در آخر هشدار دادی که جهان دیگری بعد از این جهان در پی دارم که در صورتی که از نعمت ها درست استفاده کنیم ودر جای خود مصرف کنیم و اسراف و گناه نکنیم در آن جهان که نتیجه اعمال این دنیا ماست به نعمت های زیبائهای و لذت های بیشتر و بزرگتری خواهیم رسید که در فکر و عقلمان نمی گنجد اما اگر درست نعمت ها را مصرف نکردیم دیگر در آنجا از نعمت لذت و محبت خبری نیست .

مالک یوم الدین} چرا که آن روز حاکم فقط تویی به کسی ظلم نمی کنی و عادلانه رفتار می کنی اگر کسی در این دنیا نعمت ها را در راه خودش مصرف نکرد نباید در دنیایی دیگر مثل کسی باشدکه ما سعی و تلاش از نعمت ها مراقبت کرده واز آنها استفاده کرده از نعمت زبانش بوسیله نگه داشتن از دورغ و غیبت و تهمت ..... قدردانی کرده و چمش را از دیدن منظره های نادرست نگه داشتن گوشش را از شنیدن نغمه های شیطانی حفظ کرده و ..... و اینها را به راحتی انجام نداد چرا که شیطان هم او را وسوسه می کرده که نعمت زوالی کند اما او با تلاش خود و باکمک تو توانسته بر آنها پیروز شود .

ایاک نعبد وایاک نستعین}خدا همه قدرتها و محبت ها ....... از چشمه فیاض تو نشات می گیرد توبه همه چیز دانایی وآگاهی و راه چاره را از همه بهتر می دانی و راه رشد وخوشبختی مرا در دنیا و آخرت تو از همه بهتر برنامه ریزی می کنی چرا که تو مرا آفریده ای و به سود و زیان من آگاهی داری پس تنها تو شایسته اطاعت و پرستش هستی من تنها در برابر تو و نعمت هاتو ست که واله و شیدا می شوم و در برابر عظمت تو سر تعظیم فرود می آورم و باز تنها از تو کمک می طلبم و به کسی جز تو امید نمی بندم چرا که دیگران اگر کمک تو باشد توانی ندارند او اگر در راه تو نباشند به من کمکی نخواهند رساند علاوه بر اینها دیگران همیشه نیستند و درد مرا نمی فهمند و به همین خاطر نمی توانند به من کمکی برسانند مگر آنکه لطف تو یار شود و به وسیله مدد تو مرا یاری می دهند

اهدنا الصراط المستقیم } خدایا من به این اعتراف رسیدم که حمد وسپاس مخصوص توست و اگر بهشت و دوزخی هست به عدل تو و اطاعت و پرستش شایسته توست اما تو می دانی که وسوسه شیطان مرا رها نمی کند وسعی دارد یاد لطیف تو را از خاطرم پاک کند واندیشه های پلید وحرام به تصویر کشد اما تو دست ناتوان مرا بگیر و به راه راستی و پاکی هدایت کن

صراط الذین انعمت علیهم }همانطور که انسانهای پاک نهاد را هدایت کردی و به نعمت هدایت توفیق نعمت رهیری مردان حق ونعمت علم وعمل وجهاد وشهادت بهره مند ساختی

غیر المغضوب علیهم} آنها که بر اثر اعمال زشت و انحراف عقیده غضب تو را دامنگیرشان شده و نه آنها که جاده حق را رها کرده و در بیراهه گمراه و سرگردان شدند ( 1)

هر روز در نماز چند بار با خدا نیایش می کنیم و هر بار با توجه و تمرکز فکر تکرار می کنیم که حمد و ستایش مخصوص توست نعمت ها از آن تو بهشت و دوزخ به عدل تو و اطاعت و پرستش شایسته توست در طول روز در کنار هرنعمت دست مهربان خدا را می بینیم و با نعمت ها خدا بر او نمی شوریم و نمک نشناسی نمی کنیم و چون او را سر چشمه نیکیها و خیر ها می دانیم اطاعت او را بر اطاعت دیگران ترجیح می دهیم و برای رشد و صلاحمان و نجات از گرفتاریها تنها ا زاو کمک می طلییم و به این ترتیب در طول روز به یا د خدا هستیم و اگر توانستم این تفکر را در طول روز ما حداقل کمی از روز داشته باشیم و به آن تداوم دهم و در مورد آن خوب بیندیشیم در نماز با تمرکز فکری و حضور قلب بیشتری به آنها اعتراف می کنیم و نماز ی که با حضور قلب خوانده شود نه تنها خودش بالا می رود بلکه صاحبش رانیز بالا می برد چرا که با عث می شود شخص در طی روز بیشتر به یاد خدا باشد و به همان نسبت کمتر است به گناه بیفتند و به خاطر همین است که گفته اند:ان الصلوه تنهی عن الفحشا ء والمنکر ( 2) نماز انسان را از کار زشت دور نگه

 

 

 

 

 

نماز در منظر نخست دستور و حکم خداوند متعال است و او خالق ما و ما مخلوق او هستیم، و با نماز خواندن از دستور او اطاعت می کنیم. همین ما را بس که اولا با اطاعت خدا آرامش ارتباط...

 

نماز در منظر نخست دستور و حکم خداوند متعال است و او خالق ما و ما مخلوق او هستیم، و با نماز خواندن از دستور او اطاعت می کنیم. همین ما را بس که اولا با اطاعت خدا آرامش ارتباط با معبود خود و اطاعت فرمان او را بدست می آوریم.
توضیح مطلب آن که هر فردی وقتی خود را تحت مجموعه و یا سازمانی قرار می دهد باید دستورات و قوانین آن سازمان و آن مجموعه را رعایت نماید. کسی هم که خود را مسلمان می داند، باید به مقررات و ضوابط آن پایبند باشد. بنابر این نماز خواندن در نگاه اول به عنوان یک وظیفه دینی بر هر فرد مسلمان واجب است، چرا که خداوند متعال این وظیفه را بعهده هر فرد مسلمان نهاده و دستور به انجام آن داده است: « ... أقیموا الصلاة ...» یعنی نماز را به پا دارید (بقره/43 و 83 و 110 – نساء/77 و 103 – یونس/87 – حج/78 – و...)
در همین راستا عرض می شود وقتی انسان معتقد به حقانیت دینی شد، در حقیقت سعادت خود را در اطاعت از فرامین آن دین دیده است؛ و لذا به آن تعبد می ورزد، و گوش به فرمان پیامبر آن دین می دهد. این تعبد و التزام انسان به تعالیم دینی که آن را حق می یابد خود وظیفه ای فطری در انسان است. انسان به طور فطری حقیت جو است.
ثانیا، نماز خواندن در حقیقت نوعی تشکر از خداوند است، در مقابل همه نعمتهایی که به انسان عطا کرده، و همچنین اظهار بندگی و عبودیت در مقابل آن خالق بی همتا است. و این هر دو، از وظائف اخلاقی هر انسانی است. فطرت هر انسانی، مستقل از تعبد شرعی، او را به شکر گزاری نسبت به ولی نعمتش فرامی خواند.
از سوی دیگر، خداوند برای نماز فوائد بسیاری برشمرده است. مثلا در قرآن مجید می خوانیم که "نماز انسان را از فحشا و منکرات باز می دارد."
درک لذت های معنوی مثل درک لذتهای مادی، ابزار سالم می خواهد. و ابزار درک لذتهای معنوی دل ـ و فقط دل ـ است. همه دل دارند، اما دل هم، به مانند حس، آباد و ویران، مریض و صحیح، زنده و مرده دارد! پس باید مراقب بود و از آنچه دل را می میراند یا مریض می کند و آسیب می رساند، بر حذر بود. وقتی انسان به نماز مشتاق شد، کم کم دلش سلامت می یاید، همانطور که اشتیاق به نماز به سبب مراتبی از سلامت دل است. وقتی دل به سوی سلامت رفت از کار نیک خود بخود بیزار و بی علاقه می شود.
لازم به ذکر است که عبادت خدا به گونه ای است که خود عمل به آن به تدریج ایجاد اشتیاق می کند.
شیرینی عبادت به مفهوم عام کلمه ـ به خصوص نماز ـ به طور قطع اگر در دل مؤمنی نشست، دیگر ترک آن محال است. هر کس توانسته نماز را ترک کند حتما نمازهایش بی روح بوده است. این حقیقتی است که تجربه های شخصی بسیاری شاهد آن است.
البته این اشتیاق موانعی هم دارد. یکی از اصلی ترین این موانع گناه است.
بطور کلی، گناه موجب سنگدلی، و در نتیجه درک نکردن لذایذ معنوی می شود، حال چه گناهان فقهی و چه گناهان اخلاقی.
امام علی(ع) فرموده اند: «ما قست القلوب الا لکثرة الذنوب» یعنی سخت نمی شود قلبها، مگر به علت زیادی گناهان.
این روایت ناظر به گناه فقهی است.
رسول خدا(ص) نیز فرموده اند: «لولا تمزغ قلوبکم وتزیدکم فی الحدیث لسمعتم ما أسمع» یعنی اگر پراکندگی قلوب شما و پرگوئی های شما نبود، هر آینه می شنیدید هر آنچه من می شنوم.
این روایت ناظر به گناه اخلاقی است.
در روایات اهل بیت(ع)، عواملی مثل پرخوری، پرگویی، شنیدن لهویات و موسیقی های غنایی و…. نیز از موانع عدم تأثیر عبادات و از جمله نماز خوانده شده است.
پاکی دل ناشی از رعایت این امور، می تواند انسان را آمده بهره گیری از فوائد خاص نماز کند؛ همان که در "تنهی عن الفحشاء والمنکر" از آن یاد شده است.
دوست عزیز!
آنچه در مورد نماز مهم است، زاویه ای است که با آن به نماز می نگریم. یک نگاه و دید آن است که نماز را صرف یکسری افعال بدانیم. خم و راست شدن و زمزمه کردن چند کلمه، بدون اینکه برای این افعال روح و معنویتی در نظر بگیریم. با این دید اگر ارزشی برای نماز متصور باشد، ورزش کردن است و بس. اما اگر با دید و از زاویه دیگری به نماز نگاه کنیم، می بینیم که این افعال و اذکار روح و معنویت مؤثری دارند. چرا به این دید به نماز نگاه نکنیم که انسان در پیچ و خم زندگی و مواجهه با عواملی که او را به خود می خوانند و موجب غفلت و جهالت آدمیند، نیاز دارد که هر روز چند بار هدف و وسیله را به خود گوشزد نماید. و نماز این نیاز انسان را برآورده می کند.
با این دید جلوه ای از جلوه های معنوی نماز آشکار می شود. جلوه آگاهی بخشی و یادآوری. چرا با چنین دیدی نگاه نکنیم که انسان موجودی است که ذاتا تکامل طلب و ترقی جو است. و طبیعی است که انسان برای این که به این ترقی خود مطمئن باشد بخواهد با قادر مطلق و پاکی مطلق ارتباط داشته باشد. نماز همین ارتباط است. راهی که نماز به انسان نشان می دهد راه اطمینان بخشی است که جایگزین ندارد. نماز خواندن اظهار خضوع و خشوع در برابر پروردگار و خالق عالمیان است. نماز صحبت کردن با خالق هستی است. رکوع آن، سر تعظیم فرود آوردن در برابر خداوند، و سجود آن به خاک افتادن و شریفترین موضع بدن (پیشانی) را بر خاک سائیدن است. و بالاخره تشهد و سلام او فرود آمدنی است که اوج این سفر معنوی است. جایی که به سلام منتهی می گردد.


[ یکشنبه 92/6/17 ] [ 6:51 عصر ] [ بی بی نصرت حیدری ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 14436